پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

پاپتی . [ پ َ ] (ص مرکب ) در تداول عامیانه ،پابرهنه . || یک لاقبا. سخت فقیر و بی چیز.

پیام های کوتاه

  • ۲۶ دی ۹۸ , ۱۵:۳۸
    قاف

ابد و الله ما ننسی حسینا(17)

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۲۳ ق.ظ

پست وبلاگ یا رئوف



یا رئوف...



صبح زود برای نماز صبح و آخرین زیارت حضرت امیر راهی حرم شدیم. بعد از طلوع آفتاب باید راهی مسجد سهله می شدیم. ساک ها را شب جمع کرده بودیم که صبح بیشتر در حرم بمانیم. بعد از صبحانه و خداحافظی گرم با پرسنل و مستخدمین بسیار با معرفت هتل نجم الذهبی مخصوصا محمود و مصطفی راهی مسجد سهله شدیم. حجم ساک ها 2 برابر شده بود. ملت حسابی سوغات خریده بودند. حمل و بار زدنش هم که معلوم است، وظیفه جوانان کاروان. دوباره حیدر مخ بلاستیک با اتوبوس بنزش ما را به مسجد سهله و کربلا خواهد برد. مسجد سهله در کنار کوفه و در شمال غربی مسجد کوفه قرار دارد. و خانه حضرت ادریس و حضرت ابراهیم و مسکن حضرت خضر است. در روایات است که حق تعالی هیچ پیغمبری نفرستاده مگر آنکه در آن مسجد نماز کرده است و هر که در آن مسجد اقامت نماید مانند آن است که در خیمه رسول خدا اقامت نموده است. همچنین در روایات آمده است که هیچ غمزده ای به مسجد سهله نمی رود که در میان مغرب و عشا دو رکعت نماز بگزارد و دعا کند جز اینکه خداوند حاجات او را روا می گرداند. مسجد سهله یکی از 4 مسجدی است که حضرت بقیه الله دستور می دهد که از پی بردارند و بر اساس پایه های نخستین بنیان نهند.( با این وصف چه نیاز به بازسازی!!؟)


در کنار مقبره صعصعه بن سوهان که پارکینگ اتوبوس هاست پیاده شدیم. نفوذ و کاسبی دست فروشان در این منطقه بسیار زیاد است و کار و بارشان سکه. دوباره تکبیر و تلبیه گویان راهی مسجد شدیم. چون صبح زود بود هنوز کاروان های دیگر نرسیده بودند و ازدحام نبود. بعد از تفتیش و تحویل وسایل اضافی به امانات داخل مسجد شدیم. ورودی مسجد دو درب دارد. مثل اندرونی و بیرونی خانه های قدیمی خودمان. با ورود از درب اول در سمت راستمان آبشار مصنوعی و زیبایی قرار دارد که مقابلش باغچه ای است با گلها و دختچه های زینتی. در سمت راست آبشار سرویس های بهداشتی مسجد قرار دارند که بالای درب ورودی به خط درشت نوشته اند مجانی.


چه منتی گذاشته تولیت مسجد به زوار ایرانی!!!


در سمت چپ درب ورودی هم بخش اداری، عمرانی و نذورات قرار دارد. روبرو هم که درب اصلی مسجد است. در سمت چپ درب اصلی هم اذن دخول مسجد را زده اند. بعد از خواندن اذن دخول تاکید به خواندن آیه الکرسی و معوذتین و تسبیح خداوند شده است.


مسجد سهله همان مسجدی است که حجت قائم خدا در آنجا مسکن می گزیند.


بعد از خواندن اذن دخول وارد مسجد می شویم. فضای اینجا کلی با مسجد کوفه فرق می کند. اینجا ار دستبرد تیم بازسازی ایرانی در امان مانده است. طرح توجیهی و نقشه بازسازی را در بنر بزرگی مقابل درب نصب کرده اند. تولیت مسجد خاندان حکیم است. اینرا می توان از همان بنر بزرگ که نقشه 3D max بازسازی مسجد سهله است دریافت. کف صحن مسجد هنوز ریگ و ماسه است. مثل مسجد کوفه قبل از بازسازی. این به معنویت فضا می افزاید. این مسجد هم مانند مسجد کوفه مقام ها و اعمال خاص خود را دارد.


اولین مقام در وسط صحن قرار دارد و مقام امام صادق است . چون کف صحن ریگزار است سکویی از سنگ مرمر ساخته اند و روبرویش محرابی با کاشی های فیروزه ای مایل به سبز. قبله این مسجد کمی مایل به راست است. این مقام 2 رکعت نماز دارد و دعایی مخصوص.


دومین مقام در زیر طاق آجری مسجد  و گوشه شمال غربی قرار دارد. نامش مقام حضرت ابراهیم است و 2 رکعت نماز دارد. این موضع ، خانه حضرت ابراهیم خلیل است و آنحضرت از اینجا به جنگ عمالقه رفته. بعد از نماز هم مختصر دعایی در طلب حوائج.


مسجد سهله هم مانند مسجد کوفه، 4 طرف حیاط طاق دارد و مسقف است. طاقی آجری و اسلیمی. زیر طاق ها با فرش و زیلو مفروش است. ساده و بی ریا.


مقام بعدی مقام حضرت ادریس است. درست در ضلع مقابل  مقام حضرت ابراهیم. 2 رکعت نماز و بعد هم مختصر دعایی .


بعد از مقام حضرت ادریس  وارد مسجد و مقام حضرت امام زمان(عج) می شویم. شبستانی با طاق آجری. در روایت است که: امام صادق به ابوبصیر می گوید:


"ابو بصیر! گویا می بینم که قائم در مسجد سهله با عیالش نزول می کند. گفتم: منزلش قرار می دهد؟ فرمود: آری همچنانکه منزل ادریس بود. "


2 رکعت نماز. بعد هم زیارت حضرت صاحب به زیارت آل یس. مختصر توسل و درد دل با حضرت صاحب. و البته در صورت گشایش وقت خواندن نماز حضرت صاحب با 100 مرتبه" ایاک نعبد و ایاک نستعین". که متاسفانه به علت کمی وقت توفیق خواندن این نماز برای ما و کاروانیان زنجان حاصل نشد. اصولا مسجد کوفه و مسجد سهله و اعمال آن نیاز به زمان کافی و فراغت بال دارند تا زوار نهایت فیض را از فضا ببرد. البته شایان ذکر است کسانی که هنگام غروب، یا مابین نماز مغرب و عشا از فیض حضور در مسجد را داشته اند، با حال و هوای خاصی از آنجا تعریف می کنند و از به غایت سبکی زوار بعد از ادای فرائض آن مکان شریف تعریف می نمایند. ولی چون ما بلافاصله بعد از مسجد سهله عازم کربلای معلی بودیم و در صورت تاخیر در حرکت به علت حجم زواری که شب جمعه و شب اول محرم عازم کربلا می شوند به ترافیک آنهم از نوع عراقی اش بر می خوردیم باید سریعتر اعمال را تمام می کردیم.


مسجد حضرت صاحب را گنبدی است سبز یا آبی رنگ. همان تعبیر فیروزه روغن خورده بهتر است و این تنها گنبد مسجد سهله است.


بعد از مسجد حضرت صاحب مقام امام زین العابدین است 2 رکعت نماز و تسبیح. آخرین مقام در ضلع قبله مسجد،  مقام حضرت خضر است که تعمیرات و باز سازی اش تازه تمام شده است. یعنی بازسازی مسجد از این ضلع شروع شده است و هنوز به دیگر جاها تسری نیافته است. باز هم 2 رکعت نماز و دعا در طلب توبه و طلب حاجت. بعد از اعمال مقام حضرت خضر که گویا محل اقامت آن حضرت بوده است دوباره وارد حیاط شده و بعد از گذر از کنار طرح توجیهی بازسازی مسجد به سمت راست درب وروی حرکت می کنیم تا تنها مقام باقیمانده از آن مسجد را که مقام انبیا و صالحین است، زیارت کنیم و اعمالش را به جای آوریم. باز هم 2 رکعت نماز و مختصر دعایی بعد از آن در طلب خیر و نیکی از پروردگار.


اعمال مسجد سهله هم تمام شد. از مسجد بیرون آمدیم و دوباره در بند دستفروش جماعت گیر افتادیم. از جوراب گرفته تا باطری قلمی. از کفش گرفته تا کاپشن. عجب سمج هستند. با اینکه اغلب کودک هستند ولی ادعایشان زیاد است. خصوصا آنهایی که سوار اتوبوس می شوند و به زور می خواهند اجناسشان را غالب کنند. یکی شان که قیچی و کارد آشپزخانه می فروخت، با اینکه10 سال بیشتر نداشت ولی سر پیاده شدن از اتوبوس با معلم گلاویز شد و از هیکل و هیبت جمشید آریایی معلم نترسید؛ کارد را می خواست فروکند در چشمان معلم...که با وساطت جمعی از اعراب و ایرانیان بخیر گذشت.


دیگری مرد جاافتاده ای بود و معلم زبان انگلیسی بود و شیفت مخالف مدرسه را دم در مسجد سهله جوراب، دست فروشی می کرد. انگلیسی را روان و قاطع حرف می زد و شاکی بود از حقوق معلمی و ... . از همان درد و دل های معلم های ایرانی...


به انوبوس رسیدیم. حیدر بالای نبردبان مشغول پاک کردن شیشه های اتوبوس بود. معلم کاروان حیدر را کشید پایین و دستمال را از حیدر گرفت و خودش رفت بالا و مشغول پاک کردن شیشه ها شد. !!! حیدر هم از خدا خواسته...


دست فروش های اطراف حسابی معلم را تشویق می کردند و به هم نشانش می دادند.


عاقبت سوار اتوبوس شده و به راه افتادیم. شب جمعه و شب اول محرم است. کسانی که تجربه این دو تلاقی را دارند، از زنجان زنگ می زنند و سفارش می کنند مراسم تعویض پرچم را در حرم امام حسین از دست ندهید، شدیدا هم التماس دعا می کننند که در آن مراسم ما را هم از یاد نبرید. ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۱
پا پتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی