پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

پاپتی . [ پ َ ] (ص مرکب ) در تداول عامیانه ،پابرهنه . || یک لاقبا. سخت فقیر و بی چیز.

پیام های کوتاه

  • ۲۶ دی ۹۸ , ۱۵:۳۸
    قاف

۱۸ مطلب با موضوع «می وی» ثبت شده است

مدتی بود درگیر مزخرفات کتاب:
چگونه درباره کتاب هایی که نخوانده ایم، حرف بزنیم؟
بودم. حاصل تهوع اندیشه های آقای پی یر بایار و ترجمه آقای محمد معماریان و خانم مینا مزرعه فراهانی. منتشر شده از انتشارات ترجمان.
غالبا انتهای هر کتابی نقد و نظرم رامی نویسم...
هوالحی
در ایام شیوع کرونا خواندم. مالی نبود. یک سری مغالطه و ...
برای من کتابخوار چیزی جز یک سری صغری و کبری بی سر و ته بود...
البته آشنایی با برخی واژه ها مثل "کتاب درونی"، "کتاب پوشانی" و ... غنیمتی بود.
با همه تاکیدات کتاب، بر کتاب نخواندن، معتقدم هر کتابی برای مخاطبش آورده ای دارد، حتی شده این آورده ها، چند واژه و لغت باشد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۰۵
پا پتی


موضوع انشا:
قرنطینه را چگونه میگذارنید؟
بسمه تعالی
قلم در دست میگیرم و در دریای خروشان کلمات غرق می شوم...
۱-خواب
۲- کتاب
۳- کباب
این بود انشای من...
اعتراف می کنم که این قرنطینه خوب داره بهم می سازه...
اصلا حاضرم حبس خانگی رو قبول کنم...
خانم های خانه دار چرا قدر نمیدانند در خانه ماندن را...
اصلا صفاسیتی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۵۳
پا پتی

کسانی که رعایت نمی کنند و بدون ملاحظه و اضطرار از خونه بیرون می زنند در این ایام...
مدیونند...
مدیون پرستارانی که قریب یک ماه است از خانواده خود دورند...
مدیون کسانی که به امید کنترل بیماری در جامعه تن به در خانه ماندن داده و از ملاقات عزیزترین کسانشان محروم   شده اند...
مدیون همه کاسبان و  بازاریان و دست فروشانی که رونق کسب و کارشان منوط به رونق سلامتی مردم است...
مدیون بچه های جهادی که شبانه روز در بیمارستان ها و کوچه ها مشغول خدمت اند...
من یکی از حقم نمی گذرم...
مدیون دیگران نباشیم!
اگر هوای خودمان را نداریم...
اگر هوای عزیزانمان را نداریم...
هوای بقیه را داشته باشیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۵۲
پا پتی

یکی از بهترین خاطرات ما مربوط میشه به چهارشنبه سوری هایی که مادر بزرگ به تعداد بچه ها و نوه ها و عروس ها و دامادها، اینطوری تخم مرغ رنگ میکرد و بعد از درکردن ترقه و پریدن از آتش، پس از صرف غذایی محلی به نام “شش انداز”، هر کس به قید قرعه یک تخم مرغ برمیداشت...
نخ و پوست پیاز را از دور تخم مرغ باز می کرد و با دقت به تصاویر چاپ شده روی تخم مرغ، نگاه می کرد و با توجه به آرزوهای خود، فال خوش می زد...
مادر بزرگم متخصص تفسیر تصاویر روی تخم مرغ چهارشنبه سوری بود...
خدایش بیامرزد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۵۱
پا پتی

همراهی خیلی مهم تر از همسری و هم بالینی است...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۵۰
پا پتی

جای گابریل گارسیا مارکز خالی که کتابی تالیف کنه با عنوان:

عشق سالهای کرونا.

به نظر شیوع و همه گیری این ویروس، پتانسیل خوبی برای نوشتن رمان، ساخت فیلم و ...  دارد.

در آینده سال شیوع کرونا مبدا تاریخ خواهد شد.  آیندگان در جواب سوالات تاریخی فرزندان خود میگویند: سالی که کرونا شایع بود.
چیزی مثل عام الفیل.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۴۹
پا پتی

خوشبحال پزشکا و پرستارا...
بهشون غبطه می خورم این روزها...
حس خوبیه، صحت و سلامتی را برای بیماران به ارمغان آوردن...

خوشبحال کسانی که بای نحو، در این ایام به مردم خدمت می کنند...

بدا به حال من و امثال من که پشت میزها، نمی دانیم چه کار می کنیم!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۷
پا پتی

نا امیدی بخش گذرای زندگی است...

بازنده عصر جدید
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۵
پا پتی

ساعت مچی دوست دارم...
قطعا اگر تمکن مالی داشتم، یک کلکسیونر ساعت می شدم...
از همون ابتدای کودکی اصرار داشتم که ساعت بیاندازم...
امروز که خیلی ها بواسطه موبایل از ساعت مچی چشم پوشی کردن، آدم های ساعت دار، خاص به نظر میان...
هنوز هم از ایستادن مقابل ساعت فروشی های حول و حوش پلاسکوی مرحوم و تماشای ساعت های اصیل و قیمتی سیکو و سیتیزن لذت می برم...
ساعت علاوه بر اعلام زمان، با انداختن در دست راست، نشانه ای از چپ دست بودنم است...
این موضوع احترام ساعت را برایم مضاعف می کند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۱
پا پتی

آدم ها معیار ارزیابی شون از بقیه متفاوته...
اصلا به تعداد آدم های روی زمین، معیار ارزیابی وجود داره...
مثلا فلانی که شخصیت بسیار مقبول و مورد اعتمادی از منظر منه، آقای x رو به عنوان گزینه ای دارای صلاحیت ویژه برای تصدی فلان پست معرفی کرده...
طرف رو منصوب کردن و به کار گماشتنش...
۲ سال یا شاید هم بیشتر از اون روز گذشته...
آقای x در آن پست هیچ کارایی نداشته...
اصلا موفق نبوده...
اعتماد من به معرف خدشه دار نشده ولی به این نتیجه رسیدم که معیار او با معیار من فرق دارد...
معرف هر قدر هم در کارش موفق و امین و متخصص باشد در کار من تخصص نخواهد داشت و شناخت کاملی از شرایط و ویژگی های تصدی آن شغل نمی تواند داشته باشد...
فلذا اعتماد ۱۰۰ درصد و تکیه به ارزیابی دیگران کار درستی نیست...
معیارهای هر کس ویژه خودش بوده و قابل تعمیم مطلق نیست...
موضوع موضوع فراگیری است...
از انتخاب شغل و همسر تا انتخاب های بزرگتر!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۴۱
پا پتی