پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

پاپتی . [ پ َ ] (ص مرکب ) در تداول عامیانه ،پابرهنه . || یک لاقبا. سخت فقیر و بی چیز.

پیام های کوتاه

  • ۲۶ دی ۹۸ , ۱۵:۳۸
    قاف

ابد و الله ما ننسی حسینا (15)

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۹ ق.ظ

پست وبلاگ یا رئوف


یا رئوف...


بعد از مقام معراج نوبت مقام حضرت آدم است و آن همان مقام است که خداوند در آنجا توفیق توبه به آدم(ع) را داد. یکی از با حال ترین مقامات مسجد همین مقام است. آنهم به خاطر نوع خاصی از اعمال که باید در این مقام به جا آورد. ابتدا سلام و زیارت حضرت آدم و حوا و بعد هم به ترتیب زیارت هابیل و شیث و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و بعدموسی و عیسی و حضرت محمد(ص). و در نهایت سلام بر حضرت فاطمه و ائمه هدی. سپس 4 رکعت نماز با سوره های از پیش تعیین شده، بعد تسبیح حضرت زهرا(س). آنگاه مناجاتی نسبتا بلند با مضمون طلب توبه ومغفرت و قسم دادن حضرت حق به حق پنج تن و سپس سجده و مناجات مختصری در طلب حاجت و غفران و بعد 70 مرتبه ذکر "یا سیدی" و در نهایت قسم دادن خداوند به برکت این مقام معظم و در خواست روزی حلال و .... در روایات است که هر شب شصت هزار ملک از آسمان نازل می شوند و نزد مقام حضرت آدم نماز می کنند. خلاصه اینکه در 2 جا در این مسجد شریف دلت حسابی می شکند و هوایی می شوی. یکی همین ستون حضرت آدم (ع) است. انگار تو هم با پدری که روضه رضوان را به دو گندم بفروخته هم ناله شده ای و فریاد "العفو" سر داده ای.


کنار مقام حضرت آدم مقام حضرت جبرائیل است و یکی از مواضع ممتاز مسجد کوفه است. بعد از سبکی مفرطی که در مقام حضرت آدم پیدا کرده ای در مقام حضرت جبرائیل که با فاصله خیلی کمی از مقام حضرت آدم قرار دارد 2 رکعت نماز می گزاری و بعد از سلام و تسبیح از خداوند طی مناجاتی حاجات خود را طلب می کنی و برای حاجت روا شدن خداوند را به پیامبران الوالعظم و حضرت علی(ع) قسم می دهی. این موضع موضع نماز گزاردن حضرت ابراهیم نیز بوده است.


مقام های بعدی مقام های حضرات امام زین العابدین(ع) و نوح(ع) می باشد که چون در قسمت زنانه و در داخل رواقی قرار دارد که محراب حضرت علی(ع) در آن قرار دارد و آن رواق از وسط محراب حضرت مولا به دو نیم تقسیم شده لذا در بیرون از رواق و پشت درب قسمت زنانه 2 رکعت نماز بجای آوردیم. البته در مورد مقام امام چهارم مستحب است نماز با 5 ذراع فاصله از مکان کنونی به جا آورده شود که تقریبا همان جایی می شود که ما در آن نماز خواندیم. در مقام امام چهارم دوباره طلب توبه با مضامینی نزدیک به مناجات در مقام حضرت آدم و قسم دادن خداوند به 5 تن و در نهایت گذاردن روی چپ و راست بر روی خاک و طلب غفران و صلوات بر حضرت محمد(ص).


و اما مقام حضرت نوح که نزدیک ترین مقام به درب خانه حضرت علی (ع) است که به مسجد باز می شد. 4 رکعت نماز و بعد مناجات و دوباره گذاردن روی چپ و راست بر روی خاک و دعا در هنگامی که روی راست در زمین است با این مضمون که خدایا تو همان خدایی هستی که وقتی حضرت یونس در شکم ماهی تو را خواند حاجتش را روا کردی پس من هم تو را می خوانم مرا هم حاجت روا کن. و در هنگامی که روی چپ در خاک است خداوند را فرا می خوانی و می گویی که خدایا تو آن کسی هستی که امر به دعا کردهای و اجابتش را تضمین کرده ای من تو را می خوانم پس ...


حال نوبت زیارت محراب امیر المومنین می رسد. وارد رواق می شوی. از کنار پارتیشنی که برای جدا کردن قسمت مردانه از قسمت زنانه است، به صف می شوی. مدخل محراب را ضریح مانندی درست کرده اند. هر چه نزدیک تر می شوی دلت تنگ تر می شود برای حضرت مولا. یاد سریال امام علی می افتی و آن لحظه دهشتناک. ستون ها را نگاه می کنی. کنار کدام ستون خوابیده بود آن ملعون؟ هر چه نزدیک تر می شوی بغضت بیشتر می شود. نمی دانم چه حکمتی است؟ هر چه منصوب است به علی، پر است از بغض. شاید علی را بغضی بوده که هیچ گاه نترکیده و شیعه اش هم باید ذره ای آن بغض را هر چند اندک تحمل کند. ناگاه روبروی محرابی. فقط محراب را بوسه می زنی و شال سیاهی که در گردن داری متبرک می کنی. همین. و البته بغضی در گلو. اما با کمی فاصله از محراب در گوشه ای می نشینی و ناگاه...


بغضت می ترکد. چون کودک مادر گم کرده. اینجا گریه کردنش هم منحصر به فرد بود. ناگهانی و رگباری. ( ابر بهار تک گوزومون یاشی وار علی)


مفاتیح را باز می کنی می دانی فرصت اندک است ولی باید بخوانی کجا بهتر از اینجا:


"اللهم انی اسئلک الامان یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم..."


"مولای یا مولای..."


و لحظه ای می مانی. خدا را مخاطب قرار داده ای یا علی را؟ که به واقع "انت الکبیر و انا الحقیر و هل یرحم الصغیر الا الکبیر..."


"مولای یا مولای..."


هم ناله با تو مداح یکی از کاروان های فارسی زبان هم با صدای خوشش نوحه و روضه می کند و فیض اکمل می شود. ولی کاش می شد ساعت ها در آنجا نشست و ناله زد که آن مکان شریف داشت ظرفیت ساعت ها ناله و ندبه را.


یا علی...


آن محراب شریف هم دو رکعت نماز دارد. محرابی که متبرک است به خون علی(ع).


کمی آنطرف تر در بیرون رواق محراب دیگری است که محل اقامه نماز نافله حضرت مولاست و آنجاهم دو رکعت نماز دارد.


بدین ترتیب با اقامه نماز حاجت مختص مسجد کوفه در گوشه ای از مسجد و عزاداری مختصر اعمال مسجد کوفه به پایان رسید.


ولی یکی از درب های این مسجد شریف به صحن مقدس دیگری باز می شود. صحن حضرت مسلم بن عقیل و صحن حضرت هانی. این درب درست در مقابل دربی است که ما از آن وارد شده ایم. حیاطی نسبتا بزرگ ولی با کف سیمان. بر خلاف صحن مسجد کوفه که سنگ است. و چون معمولا زوار بعد از مسجد کوفه وارد آنجا می شوند و کفش ها را تحویل کفشداری داده اند از یک سری مسیر که مثلا توسط فرش یا موکت مفروش شده است رفت و آمد می کنند. و البته سرویس های بهداشتی هم با دمپایی های لنگه به لنگه ی حرم به شما سرویس خواهد داد. با وارد شدن از درب مسجد کوفه سمت راست شما مرقد مسلم و درست در روبروی آن، سمت چپ شما مرقد هانی است. ابتدا به زیارت حضرت مسلم می رویم. زیارت نامه در ورودی نصب شده. زیارت نامه را می خوانیم و داخل می شویم. ضریحی است شبیه ضریح امام زاده ی خودمان. گنبد طلای مورد اشاره در پست های قبل هم متعلق به مسلم، قاصد امام حسین است. در گوشه ای دیگر از ضریح حضرت مسلم یعنی در گوشه سمت راست، ضریح موقر و کوچکی قرار دارد. ضریح مختار بن ابی عبیده ثقفی. همان مختار معروف کشنده قتله امام حسین. دربی از مسجد کوفه به داخل حرم این بزرگواران باز می شود که امروزه بسته است. مختار را هم زیارت می کنیم. کم کم صدای قران از مناره های مسجد کوفه بلند می شود. زمان چندانی تا اذان ظهر نداریم. راهی مقبره هانی می شویم همان پیرمرد 90 ساله ایست که افتخار حضور نزد پیامبر را داشت و در جنگ های حضرت علی از ملازمان رکاب ایشان بود و از حامیان حضرت مسلم در کوفه بود و عبیدالله می دانست تا زمانی که هانی زنده است دسترسی به مسلم غیر ممکن است لذا با شرایطی فجیع هانی را شهید می کند و ...


مرقد هانی بسیار موقر و ساده است. آنچه هنگام زیارت هانی به ذهنم خطور کرد این تک بیت بود:


هر آنکسی که قدم زد در آستان حسین


عزیز هر دو جهان شد قسم به جان حسین


کاشی کاری ها و ضریح حضرت هانی بسیار قدیمی است و از دستبرد معماران و بازسازان ایرانی فعلا در امان مانده است.


صدای اذان بلند شد. به صف شدیم. نماز را کامل خواندیم. بودند عده ای که شکسته خواندند. مخیرند.


بعد از نماز معلم و کسانی که بار چندمشان بود که در این مسجد نماز می گزاردند گفتند که امام جماعت مسجد کوفه از خاندان حکیم است و پیرمردی است متین و ریش سفید و ...


خلاصه آنقدر تعریف شنیدیم که عنان از دست بدادیم و مایل به زیارت آن شیخ شریف شدیم. هنگام رفتن بود و معلم داشت کاروان راجمع می کرد. با سرعتی وصف ناشدنی به سمت رواق دویدم و سمت محراب جست زدم. پیر مردی بود با عمامه سیاه و ریش های کاملا سفید که مدلش مثل ریش های آقای فاطمی نیا بود. ملت ریخته بودند سرش و از او امضا می گرفتند. ملت هر چه داشتند از جیب در می آوردند و امضا می خواستند. از پول و مفاتیح گرفته تا کارت ویزیت و کارت هتل. او هم در نهایت تواضع همه را امضا می زد. علاوه بر او مردی که ظاهرا رئیس دفترش بود هم مهری در دست داشت و برای اینکه کار آیت الله سبک تر شود تعدادی از کاغذها و اسکناس ها را هم او مهر می زد. تصور کنید مردی درون گودی محراب وسط سجاده یک روحانی ریش سفید ایستاده باشد و اسکناس مهر بزند. اسکناس 5 هزار تومانی ما را هم مهمور به مهر"السید عبد الامیر الطباطبایی الحکیم امام مسجد الکوفه"کرد. در این هیر و بیر لحظاتی دیدم که یکی از پس گردنم گرفته و مرا می کشد. معلم بود. بعد از آن فرار تاریخی حقیر بسیاری از جوانان به دنبال من راهی شده بودند و از آنجایی که وقت کم بود، معلم برای جمع کردن ما راهی شده بود. بعد از آن برنامه امروز هم اگر مرا می بیند مرا نه با اسم و نه با فامیل مخاطب قرار می دهد، بلکه آقای حکیم مرا صدا می زند.


بعدها از خدام جویا شدیم و متوجه شدیم که این آیت الله حکیم پسر عموی عبدالعزیز حکیم رئیس مجلس اعلای عراق است.


در نهایت بعد از اقامه نماز و فراری تاریخی و دستبوسی آیت الله حکیم و ملقب شدن به فامیل ایشان، از مسجد کوفه بیرون آمدیم. ولی یک صبح تا ظهر برای انجام اعمال این مسجد بسیار مدت کوتاهی است. لااقل کاروان ها باید یک فرصت یک روزه را به این مسجد اختصاص دهند تا زوار حظ معنوی کافی راببرند. من که از این مسجد سیر نشدم. اعمالی که هول هول انجام شد. "بدوید و گرنه کاروان بعدی جلوی مقام می نشیند و ما معطل می شویم. مواظب باشید با سایر کاروان ها گم نشوید و ..."


زوار را خسته و درمانده می کند و فقط شکل ظاهری اعمال انجام می شود....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۱
پا پتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی