پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

این طبع که من دارم، با عقل نیامیزد...

پاپتی

پاپتی . [ پ َ ] (ص مرکب ) در تداول عامیانه ،پابرهنه . || یک لاقبا. سخت فقیر و بی چیز.

پیام های کوتاه

  • ۲۶ دی ۹۸ , ۱۵:۳۸
    قاف

شهر بی صاحاب

چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۲۹ ق.ظ

پست وبلاگ طرقه


اوست نشسته در نظر...


از چند کیلومتری بریدگی کنار اتوبان داربست و بنری علم کرده اند: گنبد سلطانیه فقط 5 کیلومتر. با فلشی که به سمت راست اتوبان زنجان-قزوین اشاره می کند. هدفمان سیزده را در به در کردن است و مقصدمان دقیقا روستای مقابل گنبد سلطانیه. قریب 12 کیلومتر با گنبد فاصله دارد روستای بوئین.


بعد از دربدری سیزده با اصرار مادر گرام که تا به حال به سلطانیه و مخصوصا گنبد فیروزه ای آن مشرف نشده اند راهی شهر سلطانیه و گنبد نیلگون آن می شویم.


در طول مسیر بنرهای متعددی مسافران را برای بازدید از سومین گنبد آجری جهان وسوسه می کند...


روبروی گنبد سلطانیه هستیم. خودروهای مدل بالا با شماره پلاک های غیربومی در خیابان گنبد پارک کرده اند. دست فروش ها در پیاده روی کنار گنبد بساط خود را پهن کرده اند و عروسک و پنیر محلی و مجسمه می فروشند. محوطه گنبد هم باز است.


کاغذ روی شیشه ورودی بنا جلب توجه می کند: به اطلاع بازدید کنندگان محترم می رساند گنبد سلطانیه از ساعت 13 روز 13 فروردین تعطیل می باشد.


کاغذ در جایی نیست که مسافران نوروزی بتوانند بخوانندش...


ملت با شور و شوق در حالی که از فضای بیرون گنبد عکس می گیرند؛ وارد گنبد می شوند ولی وقتی با درب بسته فضای گنبد مواجه می شوند حسابی تو ذوقشان می خورد.


جالب تر اینکه 4 غرفه با داربست بنا شده و اقلام فروشی آن که با بنر نیز تبلیغ می شد به شرح زیر است:


*کتاب


*اسباب بازی


* فلافل تهران!!!


* گز اصفهان!!!


* سوهان قم!!!


* لواشک طارم


* چاقوی زنجان


حساب کنید! از جنب اتوبان بنر و پرچم زده اند که از گنبد بسته سلطانیه؛ و بازارچه خرید سوغات اصفهان و قم بازدید کنید!!!


بقیه روایت را از پست گوگل پلاس می نویسم:


 گنبد سلطانیه که معرف حضور است؟


(مقبره الجایتو، بنایی که بعد از گنبدهای سانتاماریا دلفیوره و ایاصوفیه سومین گنبد بزرگ دنیاست و البته قدیمی‌ترین گنبد دوپوش موجود در ایران است)


عصر امروز تعطیل بود!!!


بسیاری از مسافران نوروزی از شهرهای مختلف ایران (این را می شد از شماره پلاک ماشین ها فهمید)، ویلان و حیران فقط از بیرون بنا عکس یادگاری می گرفتند و حسرت می خوردند و البته از دست فروشان محلی خرید می کردند...


باز هم دم دست فروشان بومی گرم. لااقل بازار را گرم نگه می داشتند و از آش خوردنشان چه به خاطر مردم چه به خاطر شندرغاز مال دنیا گذشته بودند!


سیزده را به در کردن برای همه لازم است، حتی برای راهنما، نگهبان و کارمندان گنبد تاریخی سلطانیه...


ولی این سیزده در به در دلیل نمی شود با بی برنامگی، مسافران نوروزی را به امان خدا رها کرده و در چمن سلطانیه مشغول خوردن آش نوروزی شویم...


ارزش میراث فرهنگی و تاریخ تمدن یک استان و البته ایران را مدیران و مسئولان برنامه ریز حفظ خواهند کرد. کاش اندازه این دست فروشان بومی شمه بازاری داشتیم وقدر این روزها را می دانستیم...


گنبد را ترک کردیم البته بعد از خرید پنیر محلی...


و حالا از مقبره ملا حسن کاشی:(از علمای و شاعران دوره الجایتو و شاگرد علامه حلی) 


از بنا چیزی جز مخروبه باقی نمانده است...


بنایی که قدمتش به زمان الجایتو برمی گردد.


مرد دربان و نگهبان بنا؛ که لباس فرم میراث فرهنگی را هم پوشیده بود، دسته کلید مقبره را داد و امر فرمود بعد از دیدار، درب بنا را قفل کرده و کلید را تحویل دهیم!!!


چنین بنایی هر جای دیگری بود الان موزه و نمایشگاه صنایع دستی شده بود و ورودی اش لااقل 1500 تومان بلیط می خواست. (مبنی بر مشاهداتم در سفر اخیر به یزد و کرمان چنین استدلالی کردم).


ولی در این استان خراب شده، همه چیز بی صاحب است، حتی آثار باستانی. گاهی اوقات زورم فقط به لعن و نفرین می رسد...


زیاده عرضی نیست...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۸
پا پتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی